روستائیانی که سه تا شش بچه دارند و اگر ماهیانه هر کدام دویست هزار تومان بگیرند، نیمی از آن را هم هزینه کنند، بدون آن که کاری انجام هند، نیمه دیگرش را می توانند ذخیره کنند. [اینها چه خواهند گفت؟]
و شهرهایی که به ظاهر از زندگی بهتری برخوردارند و اگر این اتفاق بیفتد که بخواهند بنزین چهار برابر بخرند و همین طور برق و گاز و غیره، باید بقیه حقوق خود را هم روی آن بگذارند و بروند بمیرند و کفنشان هم از ارث پدری خریداری شود. نتیجه: نتیجه آن که فرض کنید مجلس یا حتی بالاترین مقامات نظام مخالف اجرای فاز دوم باشند، اما پژواک این ماجرا در روستائیان چه اندازه خواهد بود و آنها چه خواهند گفت؟ [در انتخابات جانب چه کسی را می گیرند؟] تازه، برای آینده هم ثبت می شود که فقط یک نفر به فکر ضعفا بوده و بقیه به فکر شهری ها و تهرانی ها و خوش نشین ها و کارخانه دارها. می بینید که رئیس، کف توده را هدف می گیرد، مثل طرح مهدویت و این مسائل. در این شرایط حتی اگر اجرای فاز دوم به هیچ جایی هم نرسد، کار خودش را کرده است! اکنون باید پرسید مجلس و دیگران که مخالف هستند، چه پاسخی برای این تصورات دارند؟ هم برای حالا و هم آینده؟
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: هدفمندسازی یارانهها - رسول جعفریان,
